مهندسی صنایع یا MBA

سلام

امیدوارم که روز اول هفته خوبی و سپری کرده باشید

یک راست بریم سراغ فرقهای رشته MBA و مهندسی صنایع ......

این جمله همه جا مد شده که تو MBA می خوهند از شما یک مدیر بسازن که در همه سوطح مدیریتی از عملیاتی تا عالی مدیریت کنی ......اما صنایع چی؟

میگن تو MBA قرار مهارتهای فردی شما بالاتر بره ............ اما تو صنایع چی؟

میگن MBA بازار کار بهتری داره .................اما تو صنایع چی؟

میگن MBA ها روش کسب و کار بلدن........اما تو صنایع چی؟

میگن MBA رشته کاملا عملی ..............اما صنایع چی؟

و اینکه MBA یک اشل و ساختار جهانی داره .....که نه تنها صنایع بلکه رشته های دیگه هم این مزیت ندارن.......

و هزاران چیز دیگر

اما د ر پاسخ همه سوالات در بطن هر یک نهفته است .که حتی خود MBA ها به این مساله اذعان دارن...که صنایعیها به فکر بهروری و کارائی بالاترن......یعنی شاخص اصلی یک مدیر موفق ....یعنی یک کار عملی ...یعنی فکری که به آن جامع عمل پوشانده شود ....یعنی روش کسب و کار و غیره و غیره.....

یک مهندس صنایع شاید فردی با خصوصیاتی درون گرا باشد ...اما ذکر این نکته مهم است که نه تنها به صورت تئوری بلکه کاملا عملی مهارتهای تخصصی یک مدیر را کسب کرده و در مواقع اضطرار می تواند به نحو احسن از آن استفاده کند........

اگر یک فارغ التحصیل MBA در مواقع ضروری مشاورانی فنی از فارغ التحصیلان صنایع دارد .......یک مهندس صنایع فارغ از کلیه جملات مدیریتی و استفاده از شیوهها و ترفندهای اداره امور به انجام هر یک از آنها می پردازد.....

اما در آخر این رو هم باید اضافه کنم......همه افراد در زمینه های مختلف زحمت می کشن....از اون کسی که درس خارج میخونه تا اون کسی برق با گرایش هسته ای میخونه......پس به جای زیر سوال بردن تک تک دقائقی که در زمینه های مختلف صرف کردید......از امتزاج این عوامل بهره بگیریم......

 

 

گرایشهای کاری مهندسی صنایع

خوب این دومین روزی هست که تو زمان آزاد و وقت بسیار کمی که دارم به فکر این رسیدم که در مورد زمینه های کاری این  رشته براتون مطلب بنویسم ......

بی شک خیلی از افراد مشغول به تحصیل در این زمینه با دانشجویان مرتبط و یا رقیبان تحصیلی در دیگر رشته های فنی این سوال را مطرح می کنند که اصلا این مهندسی صنایع که مجموعه ای از دانش ها است کاربردی می باشد یا نه؟ اصلا می تنونیم در یک محیط کاملا فنی و یا حتی یک محیط مطالعاتی از آموخته ها و تجربیات یک مهندس صنایع استفاده کرد یا نه؟

خوب جواب این سوال را با ذکر شاخه های کاری تخصصی مهندسی صنایع شروع می کنیم و سعی می کنم یک لینک خیلی خوب هم برای ارزیابی بهتر این گرایش خدمتتون معرفی کنم ......اما قبل از این باز هم اشاره می کنم که ما بیش از همه چیز به تفکر سیستماتیک یک مهندس صنایع و شیوه فکری ایشان در راهبر ی و کنترل و اجرای یک طرح یا پروژه نیاز داریم.

اما برترین حوزه های کاری عبارتند از:

۱- مدیریت پروژه

۲- مدیریت طرح

۳- کنترل پروژه

۴- مدیریت دانش

۵- مدیریت کیفیت

۶- مدیریت استراتژیک  

۷- مدیریت منابع انسانی

۸- مدیریت تولید

۹- برنامه ریزی و تولید

۱۰- مهندسی مجدد

۱۱ - مهندسی ارزش

۱۲- برنامه ریزی حمل و نقل

۱۳- مدیریت بهره وری

۱۴- مهندسی  فروش

و ماژولهای دیگری که در اینده به آن اشاره می کنم....

 

قبل از خداحافظی یک قول بهتون بدم ....من اولین فوق لیسانس خودم  در رشته MBA گرفتم و امسال هم تو رشته مهندسی صنایع تو کنکور ارشد شرکت کردم و قبول هم شدم.....الان خیلی ها MBA  و  مهندسی صنایع را با هم مقایسه می کنند.........از این فکر در بیائید......من کاملا براتون این مساله را توضیح می دهم اما بدونید که پارامتر ها و شاخصهای شناسائی این دو رشته اصلا یکسان نیست مگر در مقولهای مدیریت پروژه و مدیریت استراتژیک که اونا هم زمین تا آسمون با هم فرق دارن......

موفق باشید

 

 

مهندسی صنایع

قبل از هر چیزی باید بدونیم که مهندسی صنایع چی هست و به درد چه کسانی می خوره و آیا واقعا به ۲ سوال اساسی why....؟ , who.....؟ پاسخ می دهد یا نه ؟

آیا این رشته به پر اهمیتی است که فارغ التحصیلان آن به آن اشاره می کنند و یا فقط جلوه و اهمیت آن زائده فکر سیستماتیک آنها است ؟

و آیا می توانند برای مدیریت و راهبری پروژههای مختلف صنعتی و غیره از فارغ التحصیلان صنایع به بهترین نحو استفاده کرد یا خیر ؟

باید ببینیم که این Social Engineering در واقع چیست؟

مهندسی صنایع عبارت است از اصول و تکنیک هایی که به منظور بهبود و طراحی و نصب سیستم های شامل انسان و مواد وانرژی و تجهیزات برای فراهم آوردن امکان تولید کالا ها و ارائه خدمات به شکل کارا و مطلوب به کار می روند.
برای بررسی و ارزیابی این سیستم ها دانش و مهارت های علوم ریاضی فیزیک و اجتماعی به همراه متون و تکنیک های طراحی مهندسی مورد نیاز است . بر خلاف سایر مهندسی ها که به ماهیت فنی فرآیند ها می پردازند یک مهندس صنایع می کوشد با دید کلی و سیستماتیک و با دانش بسیار موثری که در پیشبرد هدف های سازمان دارد به مسائلی همچون بهره وری در مدیریت منابع انسانی روشها و تکنولوژی بپردازد
در واقع مهندسی صنایع تنها مهندسی است که به عامل انسانی به عنوان یکی از مولفه های اصلی یک سیستم می نگرد . در نتیجه مهندسان صنایع برای امور برنامه ریزی و کنترل و بهبود فعالیت موسسات به خدمت گرفته می شوند .با توجه به اطلاعاتی که یک مهندس صنایع دارد بستر لازم را برای تعامل تخصصهای مختلف و کار گروهی به بهترین وجه ممکن ایجاد نموده و در نتیجه با عملکرد ویژه خود سعی در ارتقا و بهبود مستمرسیستم می نماید که این باعث سهولت کارهاراحتی کارکنان کاهش هزینه ها ارتقا کیفیت و جلب رضایت مشتریان می شود .
اولین جرقه های مهندسی صنایع به عنوان یک تخصص با آغاز انقلاب صنعتی در ابتدای قرن 19 زده شد . انقلاب صنعتی باعث به کارگیری نیروی انسانی بیشتر در صنایع و افول صنایع کوچک دستی شد . لذا با گسترش کارخانجات نیاز به تفکر مدیریتی و بهبود کیفیت بیش از پیش احساس شد . افراد بسیاری در جهت ارتقا کیفیت محصولات تلاش کردند .
آدام اسمیت پدر علم اقتصاد پیشنهاد تقسیم کار را داد . به موازات پیشرفت صنعت روش های حسابداری و هزینه یابی تحلیل علمی و آزمایشات و اثبات های علمی در طراحی و ساخت ابزارآلات بکار گرفته شد . در نتیجه این پیشرفت ها مدیریت علمی به عنوان طرحی نو مطرخ شد . اولین تلاش برای علمی شدن مدیریت از آمریکا آغاز شد تیلور و همسرش لیلیان و هم عصران آنها با فرموله کردن اصول اساسی به عنوان روش های علمی مدیریت مدیریت علمی را به جهان شناساندند .در سال 1912 انجمنی برای ارتقا و رشد مدیریت بنا نهاده شد که در سال 1915 انجمن تیلور نام گرفت . این انجمن از سال 1934 با عنوان انجمن مهندسی صنایع فعالیت خود را ادامه داد و به زودی مواد درسی و مدرک مهندسی صنایع مطرح گردید و در نهایت دانشکده های مهندسی صنایع ایجاد و توسعه یافتند .
و اما در ايران
در سال 1336 رشته مهندسی صنایع با نام رشته ماشین افزار تا مقطع کارشناسی ارشد در هنرسرای عالی در کنار رشته های جوش و مکانیک و عمران ( راه و ساختمان ) بوجود آمد . به دنبال تاسیس یک مرکز تعلیم و تربیت حرفه ای هنرستان صنعتی نمونه و دانشسرای عالی صنعتی پا به عرصه وجود گذاشتند که در دوره های سه ساله لیسانس می دادند . در سال 48 نام رشته ها تغییر کرد و ماشین افزار تبدیل به تولید شد و هم اکنون نیز تحت عنوان مهندسی صنایع آن را می شناسیم .

 

سلام به همگی دوستان

از اینکه باز یه راهی پیدا شد که در خدمت برخی از دوستان عزیزم باشم خیلی خوشحالم َاينجا هستیم براي بهتر شدن و از همه مهمتر کسب تئوریک برخی تجربیات درزمينه هاي مديريت پروژه و کنترل پروژها و ماژولهائی که به این مباحث مربوطه.
اما جدا از بعضی از این مسائل تخصصی یه بخش ویژه هم داریم. و اونم آموزش زبان آلمانی ...که در واقع با استفاده از آخرین روش تدریس "Deutsch,Warum Nicht" در بخش فارسی رادیو آلمان است .
این وبلاگ و مطالبش برای آن دسته از عزیزانی هست که می خواهند در رشته مهندسی صنایع و باهر گرایشی مشغول به تحصیل شوند و آن دسته از همکاران که با خوندن هر بخش از مطالبش من را از راهنمائی های خودشون بی نصیب نمی زارن.
سعی می کنم از جزئی ترین مسائل مربوط تا پیچیده ترین مباحث تخصصی مهندسی صنایع و تجربیات خودم در زمینه مدیریت و کنترل پروژه و همچنین روشهای آن را به طور کامل توضیح دهم.
شایان ذکر است برای روشن تر شدن برخی از مباحث ارشاد و راهنمائی شما اساتید گرانمایه مایه مباهات اینجانب است .
اما قبل از همه چیز .........................

پيش از آن که « کاری » بکنی، بايد« کسی » باشی
گوته