قبل از هر چیزی باید بدونیم که مهندسی صنایع چی هست و به درد چه کسانی می خوره و آیا واقعا به ۲ سوال اساسی why....؟ , who.....؟ پاسخ می دهد یا نه ؟

آیا این رشته به پر اهمیتی است که فارغ التحصیلان آن به آن اشاره می کنند و یا فقط جلوه و اهمیت آن زائده فکر سیستماتیک آنها است ؟

و آیا می توانند برای مدیریت و راهبری پروژههای مختلف صنعتی و غیره از فارغ التحصیلان صنایع به بهترین نحو استفاده کرد یا خیر ؟

باید ببینیم که این Social Engineering در واقع چیست؟

مهندسی صنایع عبارت است از اصول و تکنیک هایی که به منظور بهبود و طراحی و نصب سیستم های شامل انسان و مواد وانرژی و تجهیزات برای فراهم آوردن امکان تولید کالا ها و ارائه خدمات به شکل کارا و مطلوب به کار می روند.
برای بررسی و ارزیابی این سیستم ها دانش و مهارت های علوم ریاضی فیزیک و اجتماعی به همراه متون و تکنیک های طراحی مهندسی مورد نیاز است . بر خلاف سایر مهندسی ها که به ماهیت فنی فرآیند ها می پردازند یک مهندس صنایع می کوشد با دید کلی و سیستماتیک و با دانش بسیار موثری که در پیشبرد هدف های سازمان دارد به مسائلی همچون بهره وری در مدیریت منابع انسانی روشها و تکنولوژی بپردازد
در واقع مهندسی صنایع تنها مهندسی است که به عامل انسانی به عنوان یکی از مولفه های اصلی یک سیستم می نگرد . در نتیجه مهندسان صنایع برای امور برنامه ریزی و کنترل و بهبود فعالیت موسسات به خدمت گرفته می شوند .با توجه به اطلاعاتی که یک مهندس صنایع دارد بستر لازم را برای تعامل تخصصهای مختلف و کار گروهی به بهترین وجه ممکن ایجاد نموده و در نتیجه با عملکرد ویژه خود سعی در ارتقا و بهبود مستمرسیستم می نماید که این باعث سهولت کارهاراحتی کارکنان کاهش هزینه ها ارتقا کیفیت و جلب رضایت مشتریان می شود .
اولین جرقه های مهندسی صنایع به عنوان یک تخصص با آغاز انقلاب صنعتی در ابتدای قرن 19 زده شد . انقلاب صنعتی باعث به کارگیری نیروی انسانی بیشتر در صنایع و افول صنایع کوچک دستی شد . لذا با گسترش کارخانجات نیاز به تفکر مدیریتی و بهبود کیفیت بیش از پیش احساس شد . افراد بسیاری در جهت ارتقا کیفیت محصولات تلاش کردند .
آدام اسمیت پدر علم اقتصاد پیشنهاد تقسیم کار را داد . به موازات پیشرفت صنعت روش های حسابداری و هزینه یابی تحلیل علمی و آزمایشات و اثبات های علمی در طراحی و ساخت ابزارآلات بکار گرفته شد . در نتیجه این پیشرفت ها مدیریت علمی به عنوان طرحی نو مطرخ شد . اولین تلاش برای علمی شدن مدیریت از آمریکا آغاز شد تیلور و همسرش لیلیان و هم عصران آنها با فرموله کردن اصول اساسی به عنوان روش های علمی مدیریت مدیریت علمی را به جهان شناساندند .در سال 1912 انجمنی برای ارتقا و رشد مدیریت بنا نهاده شد که در سال 1915 انجمن تیلور نام گرفت . این انجمن از سال 1934 با عنوان انجمن مهندسی صنایع فعالیت خود را ادامه داد و به زودی مواد درسی و مدرک مهندسی صنایع مطرح گردید و در نهایت دانشکده های مهندسی صنایع ایجاد و توسعه یافتند .
و اما در ايران
در سال 1336 رشته مهندسی صنایع با نام رشته ماشین افزار تا مقطع کارشناسی ارشد در هنرسرای عالی در کنار رشته های جوش و مکانیک و عمران ( راه و ساختمان ) بوجود آمد . به دنبال تاسیس یک مرکز تعلیم و تربیت حرفه ای هنرستان صنعتی نمونه و دانشسرای عالی صنعتی پا به عرصه وجود گذاشتند که در دوره های سه ساله لیسانس می دادند . در سال 48 نام رشته ها تغییر کرد و ماشین افزار تبدیل به تولید شد و هم اکنون نیز تحت عنوان مهندسی صنایع آن را می شناسیم .