چرخه حيات پروژه نمايانگر مراحل اصلي و قدم‌هاي عمده در اجراي پروژه از شروع تا خاتمه آن مي‌باشد و به دو بخش عمده ذيل تفكيك مي‌شود :

1- مشخصات فعاليت‌هايي كه در هر مرحله از چرخه حيات پروژه و براي تكميل آن مي‌بايستي انجام شوند .

2- مشخصات نيروهايي كه براي تحقق اهداف هر مرحله ، درگير انجام فعاليت‌هاي آن مرحله مي‌گردند .

 

 

 

 

اغلب چرخه‌هاي حيات پروژه داراي مشخصه‌هاي كلي زير مي‌باشند :

 

1- ميزان انجام هزينه‌ها و استفاده از نيروي انساني در مراحل اوليه اجراي پروژه‌ها عموما كمتر بوده ، به مرور افزايش يافته و هنگاميكه پروژه به خاتمه نزديك مي‌شود اين ميزان سريعا كاهش مي‌يابد .

2- در مرحله آغاز پروژه احتمال موفقيت در انجام تعهدات و حصول كامل به نتايج از پيش تعيين‌شده كمتر است و بدين لحاظ ميزان ريسك و عدم قطعيت بيشتر مي‌باشد ؛ اين احتمال به مرور پيشرفت كار پروژه و با شناسايي و تسلط به جوانب كار و محيط پروژه ، تعديل و متناسب مي‌گردد . (بديهي است اگر پيشرفت پروژه مطابق مباني اوليه و مغايرت برنامه با اجرا در حداقل ممكن باشد موفقيت كاملا محتمل خواهد بود و در صورت عكس ، احتمال عدم موفقيت بيش از پيش و متناسب با اختلافات برنامه با اجرا خواهد بود .)

3- اغلب برآوردها و پيش‌بيني‌ها در مراحل آغازين پروژه دقيق نيست ؛ لذا تاثير آراء و نظريات مجريان در تعيين مشخصه‌هاي محصول و هزينه نهايي در اوايل پروژه بسيار زياد است و اما به مرور و در مراحل بعدي و با پيشرفت پروژه و كسب مباني دقيق‌تر و كسر فاصله زماني بين پيش‌بيني و اجرا، ، به‌مرور از اعلام نظر متوليان (كه بيشتر جنبه بايدها و نبايدها دارد) كاسته شده و بنا به مقتضاي كار و واقعيات ملموس ، مشخصه‌هاي پروژه و مراحل آن تبيين و تعيين مي‌گردد .

 

4- چرخه حيات پروژه‌ها اغلب به چهار يا پنج مرحله (و در برخي موارد بيشتر) قابل تفكيك مي‌باشد . اين تفاوت حتي مي‌تواند مطابق نظرات مجريان و متوليان مختلف بين دو پروژه مشابه نيز متفاوت باشد ؛ به عنوان مثال برخي از مجريان دو مرحله (مهندسي پايه و مهندسي تفصيلي) را به عنوان يك مرحله (طراحي و مهندسي) مي‌نامند . عده‌اي مراحل چرخه حيات پروژه‌ها را با نام زيرپروژه‌هاي آنها شناسايي مي‌نمايند ؛ مثلا طراحي و مهندسي پروژه به عنوان يك مرحله و از طرفي يك زيرپروژه قلمداد مي‌گردد .